استدلال

ساخت وبلاگ
از صحنه های دیگه ای که یادم مونده از دریا براتون بگم

این بود که خوب تو خانه کتابدار همکارا هم میان دیگه

ی زن و شوهر و ی بچه که نمیدونم خانمه همکارمون بود از بس که غد بود یا اقاهه هم بودن

که توی پارکینگ خانه کتابدار هم قفل فرمون میزدن به ماشینشون

تا این حد

خلاصه عصرا میرفتن لب دریا

و ی بار من دیدم هر دو رو به دریا وایستادن و خانمه هی دست مرده رو میگیره

و مرده عین خیالش نیست

همونجور صاف وایستاده

خب شاید از نظر من مرده زیاد تو فکر بود

صحنه ی خوبی میشد اگه مرد میخواست

میدونید اصولا تلاش زن برا رابطه تا مرد نخواد به جایی نمیرسه

خب زنه با همه غد بودنش معلوم بود شوهرش رو دوست داره

و خوب شوهره هم بد چیزی نبود

مردا اگه بخوان ی رابطه شیرین میشه و اصولا به زن هیچ ارتباطی نداره

با تجربه ای که دارم میدونم حفظ این روابط به مرد منتهی میشه و شاید البته من بلد نیستم و دخترها و زنهای دیگه خیلی حرفه ای تر میتونن این روابط رو مدیریت کنند

هر چی هست کاش مردها بخوان ی رابطه قشنگ شه

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 7:43  توسط گلی  | 
روز مره ها...
ما را در سایت روز مره ها دنبال می کنید

برچسب : استدلال, نویسنده : 7g00li11b بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 15:50